۱٫
صلح
دهانی است
که بی مضایقه آواز می خواند
و گوشی بریده
پرچم جنگ را در میدان
برابر خانه ام بالا می برد.
۲٫
اگر این نور برگردد
و به خانه ام بیاید
اتاقم را پیدا می کنم
و برای همیشه به خواب می روم.
۳٫
آیا صلح سربازی فراری است
که پشت تپه ای از گل ها نشسته
با قمقمه اش از باران حرف می زند
۴٫
آیا اتفاقی است
جنگ را که برگردانیم
گنج می شود
شمس لنگرودی