زهرا ناظمی
صلح کلمهیی است که دیر زمانی است در افغانستان گم شده و احیا کردن و دوباره دست یافتن به آن هم کار بسیار دشوار و به نظر خیلیها حتی “ناممکن” است. بیش از چندین دهه میشود که کشور ما در آتش جنگهای نیابتی گروهها توام با مداخلات برخی از کشورهای دور و یا نزدیک میسوزد. نبود صلح زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است و اگر همچنان به این منوال پیش رویم مشکلات بیشتر و متعدد خواهد شد. ما همواره با مشکلاتی از جمله بیکاری، فقر، نبود ترانسپورت مناسب، پایین بودن خدمات تعلیم و تربیه، صحت، اقتصاد ضعیف، سیاست مستاصل، گسترش هر روزۀ ناامنی، نداشتن فرهنگ غنی در کشور و اجتماع ناسالم ناشی میشود از همین تداوم جنگ و نبود صلح.
در گذشته تا مدتی بحث صلح داغ بود و خیلیها را گرمای داغی صلح به خود جذب میکرد اما نکتۀ مهم این بود که حکومت در گذشته نقشی در پروسۀ صلح نداشت در صورتی که حکومت و مردم باید در روند صلح اشتراک کنند و در کنار همدیگر باشند. « حکومت افغانستان باید هستۀ مرکزی صلح باشد و به صلح نباید به عنوان یک پروژۀ کوتاه مدت نگریست بل باید مثل یک پروژۀ بلند مدت و متداول در نظر گرفته شود.» در روند صلح افغانستان باید” اجماع ملی” در نظر بگیرد و نظرات همۀ اقشار جامعه نیز فراموش نشود. پروسۀ صلحی که قبلا در جریان بود با ریختن آب سردی از طرف ترامپ خاموش و سرد شد. اما این ختم صلح نبود و نیست. صلح لازمۀ یک جامعه است برای پیشرفت و ترقی پس چه بخواهیم و چه نخواهیم باید قبول کنیم و بپذیریم که طالبان روزی از خر شیطان پایین میشوند و به کبوترهای صلح میپیوندند.
اما قبل از اینکه ما واقعا تمرکز کنیم که صلح کشور فقط با طالبان است بیاییم عاقلانهتر بیاندیشم که آیا صلح ما فقط در این بخش است یا خیر؟ این بخش فقط ظاهر قضیه است و من معتقدم که در اینگونه نشستها بیشتر از اینکه منافع جمعی کشور در نظر گرفته شود منافع گروهی خاص و یا منافع کشورهای همسایه است نه مردم افغانستان. اینکه ما انتظار داشته باشیم با آمدن طالب همه چیز آرام میشود اشتباه محض است به قول قدیمیها ” شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی مشت مشت خورد گه دانه دانه” از همین رو داشتن چنین انتظاری از طالبان حماقت بوده و با آمدن طالبان در بدنۀ سیاسی هیچ تغییر مثبتی را ایجاد نمیکند. کارکردها و دیدگاههای طالبانی افراطگرایانه است و یا به تعبیری دیگر طالبان نمیتواند وضعیت موجود را بهتر کند. طالبان بارها عهد شکنی کردهاند، سرها بریدهاند، ویرانگریها کردهاند و قاتلان هزاران انسان در افغانستان بودهاند به نظرتان این گروه که همیشه باعث ناامنی، وحشت و عزادار کردن خانوادهها شدهاند میتوانند بحران افغانستان را رفع بسازنند؟
دیدگاه من این است که ما اول بیاییم با خود صلح کنیم و بعد چالشهای فرا روی صلح را پیدا کنیم چون صلح ما فقط با طالبان نیست ما اگر با خود زودتر از این مباحث صلح میکردیم امروز افغانستان در این وضعیتی که فعلا قرار دارد نمیبود. ما بیشتر با چالشهای صلح اجتماعی در سطوح مختلف روبرو هستیم مثل؛ صلح خانوادهها، صلح اقوام، صلح فرهنگها، صلح اجتماعی، صلح مذاهب، صلح با زنان، صلح اقتصادی و … این مشکلات بستری برای ناکامیهای پیهم روند صلح سیاسی در کشور شده است. به طور مثال از یک منطقۀ کوچک در قریه شروع کنیم که چطور اقوامها با هم نمیسازند و سایۀ همدیگر را با تیر میزنند. جنگهای قبیلهیی در بسیاری از ولسوالیها در جریان است، جنگهای بزرگی بر سر زمینها همه و همه نشان دهندۀ این است که “صلح دست نیافتنی” است، مگر با وحدت ملی و ملیگرایی.
متاسفانه در جریان جنگهای داخلی بیشترین آسیب را وحدت ملی_اجتماعی ما متقبل شده است. شرایط کشور ما از لحاظ انتروپولوژیکی دو ابزار بسیار نیرومند را در اختیار طالبان قرار داده است که طالبان به راحتی میتواند از آن بر علیه مردم استفاده کند یکی از آنها علایق دینی و مذهبی میباشد و دیگری قومی و زبانی که با کوچکترین تحریکی میتواند مردم را بر علیه خودشان بشوراند. این مثال را هرگز فراموش نکنید که گفتهاند« از ماست که بر ماست» نمونۀ بارز حالت فعلی کشور است.
اما زنان در پروسۀ صلح چه میکنند و چه نقشی دارند؟ در یک جامعۀ مرد سالار و زنستیز تا بوده حق و حقوق زنان پایمال شده و نادیده گرفته شده است پس مسلمن با آمدن طالبان و مفکورۀ افراطی آنان زنان مصون نخواهند ماند و اصلیترین قربانی هم همیشه زنان افغانستان است. نگرانی اصلی زنان افغانستان این است که دستاوردهای چندین سالهشان با آمدن طالبان از بین نرود. شانزده سال تلاش و در آخر دستاورد خوبی به نام قانون اساسی که در آن به حق برابر زن و مرد تاکید شده و تضمین کرده است که زنان در فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سهم برابر دارند و ممکن است برای رسیدن به صلح این دستاوردها قربانی شوند. امیدوارم که در نشستهای بعدی زنان افغانستان سهم بیشتری را دارا باشند و هیچ فیصلهیی از دید زنان پنهان نماند. امیدوارم که زنان در تصمیم گیریهای اصلی سهم پررنگی را ایفا کنند وبه صورت سمبلیک نباشند. امیدوارم از نیروی جوانتر زنان نیز در این پروسهها استفاده شود تا سرنوشت بهتر و خوبتری برای زنان افغانستان در آینده رقم بخورد. “صلح بدون در نظر گرفتن اقشار مختلف جامعه به ویژه نقش زنان منجر به صلح عادلانه و پایدار نخواهد شد.”