حسین جعفری
ماراتن گفتگوهای صلح میان آمریکا و گروه طالبان سرانجام به خط پایان رسید. طالبان با امضای موافقتنامهیی با امریکا متعهد شدند دست از جنگ علیه نظامیان آمریکایی در خاک افغانستان بردارند، از همکاری با القاعده دست بکشند و همچنین در امر مبارزه با داعش اهتمام ورزند و با نمایندگان حکومت افغانستان گفتگوهای صلح را آغاز کنند. در مقابل آمریکا هم تعهد سپرده، سربازاناش را در ۱۴ ماه آینده از افغانستان خارج کند. البته این شروط بستگی به این دارد که هر دو طرف به تعهداتشان پایبند بمانند. این مهم پس از تقریبا یکسالونیم رایزنی آمریکا با گروه طالبان، در روز ۲۹ ماه فبروری با حضور نمایندگان ۳۰ کشور در دوحه قطر بهدست آمد. توافقنامهیی که میان آمریکا و طالبان منعقد شد، به احتمال فراوان، چهره سیاسی و امنیتی افغانستان را دچار تغییر خواهد کرد. اما نبود اعتماد میان طرفین (آمریکا و طالبان)، اختلافات طالبان با حکومت افغانستان، موافق نبودن دولت افغانستان با برخی موارد مطرح شده در متن موافقتنامه صلح، از مهمترین مسائلی هستند که پایداری این موافقتنامه و در نهایت مصالحه در افغانستان را گنگ و مبهم میسازد.
همین نشانهها باعث شدهاند تا بسیاری، نسبت به آیندهی این توافق و آغاز گفتگوهای صلح خوشبین نباشند. طالبان در خلال مذاکرات بارها و بارها حملاتی را علیه نیروهای امریکایی و افغان انجام دادهاند که دوبار باعث توقف روند گفتگوها شد. یک برداشت میتواند این باشد که طالبان به لحاظ هسته مرکزی دارای رهبری واحد نبوده و هر کدام مدعی نمایندگی از طالبان هستند. پس آن عده که در میدان گفتگو بودند از آن عدهیی که در حال حملات تروریستی بودند از یک منبع رهبری نمیشوند که این امر جامع بودن و الزامآور بودن این موافقتنامه و شرایط پس از ان را زیر سوال میبرد. از سویی هم، آمریکا در سالهای اخیر نشان داده است علاقه زیادی برای باقی ماندن در معاهدات جمعی الزامآور و محدودکننده ندارد. خروج آمریکا از معاهده برجام، خروج از توافق آب و هوایی پاریس، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، خروج از پیمان همکاری ترانس- پاسیفیک و نهایتا خروج از پیمان تجارت بینالمللی تسلیحات، از آن جمله هستند.
مضاف بر آن، اختلافات موجود در فضای پساانتخاباتی در افغانستان بر بحران مشروعیت و شکاف میان ملت و دولت افزوده است و دولت افغانستان را در ضعیفترین موضع خود در سالهای اخیر قرار داده است. کنفرانس دوحه در حالی برگزار شد که اشرف غنی و عبدالله عبدالله، هر دو خود را رئیسجمهور منتخب میدانستند و برای مراسم تحلیف جداگانه، آماده میشدند که این مراسم با دستور وزارت امور خارجه آمریکا به بعد از کنفرانس دوحه موکول شد. شدت این اختلافات باعث میشود تا طالبان که پس از عقد موافقتنامه با آمریکا، مشروعیتی جهانی کسب کردهاند، در جایگاهی قدرتمند قرار بگیرند و با استفاده از این شکافهای داخلی به یکه تازیهای خود ادامه دهد و بیم آن میرود که در گفتگوهای مستقیم با نمایندگان حکومت افغانستان بازی را به نفع خویش به پایان برساند.
حکومت افغانستان زمانی کوتاه در اختیار دارد تا در روز ۱۰ مارچ سال جاری، هیئتی جامع و پذیرفته شده از سوی همه گروهای اجتماعی در داخل کشور را که علاوه بر جامع بودن ترکیباش، به فنون مذاکره هم آشنا باشند را برای مذاکره مستقیم با طالبان معرفی کند. این هیئت رسالت دارد تا از ارزشها و داراییهای مردم و دستاوردهای پس از حمله آمریکا به افغانستان دفاع کند. ارزشهایی از جمله: قانون اساسی، نظام سیاسی فعلی کشور، انتخابات و کثرتگرایی سیاسی، حقوق زنان؛ اعم از حق رای، حق تحصیل و حق کار، رسانهها و آزادی بیان.
مردم و دولت افغانستان با درک واقعیتی به نام طالبان باید بدانند که هنوز هیچ سهمی از این توافق مصالحه نبردهاند و هیچ چیزی برای مردم افغانستان تغییر نکرده است. آنچه تعیینکننده است ترکیب هیئت مذاکرهکننده، اجماع نظر همگانی برای صلح با طالبان و عدم عقبنشینی از خواستها و ارزشهای همگانی افغانها است که به هیچ صورتی قابل معامله و تسامح نیستند.