قسمت دوم
محمد مرادی
کرونا و سیاست
شیوع ویروس کرونا، روابط کشورها را هم تحت تأثیر قرار داد و تعریف جدیدی از دیپلماسی پدید آورد. آمریکا و چین، بیش از پیش در مقابل هم قرار گرفتند. وزیر خارجه چین، ارتش آمریکا را به گسترش این ویروس در شهر «ووهان» چین متهم کرد. رئیس جمهور آمریکا در واکنش به این ادعا، از کرونا به عنوان «ویروس چینی» یاد کرد که خشم پکن را برانگیخت. با توجه به نوسان بازار و بورس، روابط آمریکا و چین، در روزهای آینده بیش از پیش متشنج خواهد شد. از طرف دیگر، شیوع ویروس کرونا، چین و روسیه را در فاز جدیدی از همکاری قرار داد. روئسای جمهور این دو کشور پنجشنبه ۲۹ حوت در تماس تلفنی بر همکاریهای دوجانبه به خصوص در زمینه مهار و درمان بیماری کرونا تأکید کردند. با توجه به تنشهای به وجود آمده بین آمریکا و چین، به هر اندازه که روابط پکن و واشنگتن تیره شود، به همان اندازه روابط مسکو و پکن بهتر میشود. همچنین ادامه تنشها بین چین و آمریکا، پکن را بیش از پیش به تهران نزدیک خواهد کرد.
شیوع کرونا تنها به نزدیکی و یا دوری قطبهای متخاصم و معارض خلاصه نشده بلکه کشورهای متحد و همسو را نیز به بازبینی در سیاست خارجی و قیود مرزی وادار کرده است. پُررنگ شدن مسائل مرزی بین آمریکا و کانادا و اعمال محدودیت رفتوآمد بین این دو کشور از یک طرف و قرنطینه شدن کامل برخی کشورهای اروپایی مثل ایتالیا از سوی دیگر، روی روابط سیاسی کشورهای همسو نیز تاثیر سوء گذاشته است. قبلاً مرزهای بسیاری از کشورهای اروپایی فقط با دو خط رنگی مشخص شده بود اما اکنون نیروی انسانی به ویژه نظامیان در مرزها مستقر شدهاند و بر عبور و مرور، نظارت میکنند. اتخاذ سیاست متضاد و متفاوت توسط سران کشورهای همسو درباره مهار و پیشگیری از کرونا، قطببندی جدیدی به وجود آورده است. مثلاً نخست وزیر انگلیس راهبرد سهلانگارانهای در برابر کرونا اتخاذ کرده است اما سران فرانسه و بلژیک، تدابیر شدیدی را روی دست گرفتهاند. استراتژی کوتاهمدت دولت انگلیس، این است که تا حد امکان موارد ابتلا را کاهش دهد و مانع سرریز شدن ظرفیت بیمارستانها شود اما این استراتژی را دانمارک و نروژ برنتافتهاند. تصامیم دوگانه و چندگانه سران کشورهای اروپایی در برابر کرونا، به سیاست داخلی بسیاری از کشورهای غربی مثل آمریکا نیز کشیده شده است. ترامپ، هنوز موضوع کرونا را در آمریکا جدی نگرفته است اما بسیاری از سران دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، مخالف دیدگاه ترامپ هستند.
از طرف دیگر، روابط ایران و آمریکا که تا قبل از شیوع کرونا در بدترین حالت قرار داشت، پس از فراگیر شدن این ویروس در ایران، مقامات آمریکایی اعلام کردند که تسهیلاتی را از طریق کانال مالی سوییس برای ایران در نظر گرفتهاند. همچنین مقامات آمریکا در اواخر ماه فوریه از طریق سفارت سوییس در تهران پیامی به ایران فرستادند و پیشنهاد ارایه کمک به ایران را مطرح کردند. هرچند که آشتی ایران و آمریکا به این آسانی امکانپذیر نیست اما به نظر میرسد که آنان موقتاً شمشیرها را علیه یکدیگر غلاف نموده و تنها به مشاجرات دیپلماتیک، بسنده کردهاند.
در این میان، نکتهای که از همه بیشتر در روابط ایران با کشورهای خارجی در آستانه پاندمی کرونا جلب توجه میکند، آزادی «جلال روحالله نژاد» شهروند ایرانی از زندان فرانسه است. او یک سال پیش هنگام ورود به فرانسه به اتهام دورزدن تحریمهای ایران، بازداشت شده بود. آمریکا از ابتدا، خواهان استرداد این شهروند ایرانی شد و دادگاهی در فرانسه نیز درخواست مقامات آمریکا برای استرداد این شهروند ایرانی را تأیید کرده بود اما دولت فرانسه دیروز در اقدام هماهنگ با ایران، روحالله نژاد را آزاد کرد که با این کار، صفحه جدیدی در روابط پاریس و تهران گشوده شد. در پی این اقدام، ایران نیز «رولاند گابریل مارشال» تبعه فرانسوی را که به اتهام فعالیت علیه امنیت ملی ایران به پنج سال زندان در ایران محکوم شده بود، رها کرد.
همچنین شیوع کرونا در ایران، روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس را نیز با ایران، اندکی بهبود بخشیده و اولین محموله کمکهای دارویی و پزشکی کشور امارات شانزدهم مارس به ایران ارسال شد. البته موضوع انتقال ویروس کرونا از ایران به تعدادی از کشورهای عربی مثل کویت، واکنش جریانهای مخالف ایران را نیز به دنبال داشت که مورد توجه دولتهای عربی قرار نگرفته است.
از سوی دیگر، اوضاع کرونایی جهان، میدان را برای کره شمالی خالی کرده است. این کشور در تازهترین اقدام نظامی، امروز صبح دو موشک بالستیک کوتاهبرد را آزمایش کرد. این موشکها از پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی به سوی دریای شرقی یا آبهای ژاپن پرتاب شد. جالب است که شیوع کرونا، بهانه خوبی دست کره شمالی داده تا نظارت بر اتباع و دیپلماتهای خارجی مقیم این کشور را افزایش دهد. مثلاً کره شمالی دو ماه پیش حدود ۳۸۰ تن از شهروندان خارجی را که اکثر آنها دیپلماتها و کارکنانی مقیم پیونگ یانگ بودند، در خانههایشان به مدت یک ماه قرنطینه کرد. این محدودیت در اوایل ماه جاری میلادی برداشته شد و از این جمع، حدود ۸۰ تبعه خارجی از پیونگ یانگ خارج شدند. با این همه، ما هنوز در کانون بحران کرونا قرار داریم و با گذشت زمان، تحولات بیشتر سیاسی از همسویی تا برخوردها را در سطح جهان و منطقه، شاهد خواهیم بود.
کرونا در بُعد حکومتداری نیز دولتها را در داخل به چالش کشیده و آنان را در آزمون بزرگ از قول تا عمل قرار داده است. اکنون دولتها با بحرانی روبرو شدهاند که دیگر نه تئوریهای توطئه، نه بهرهگیری از مفاهیم ایدئولوژیک و نه هیچ نوعی از فرافکنی کمکی به حل بحران نمیکند زیرا سیاستمداران در چنین شرایطی، با وضعیت واقعی روبهرو شدهاند که تنها راهحلهای واقعی و ملموس و تدابیر محسوس را میطلبد. در واقع، شیوع ویروس کرونا، دولتها را در بوتۀ آزمون واقعی از نگاه کارآمدی و تدبیر و توان اداره یک کشور و گذار کم خسارت از بحران قرار داده است.
در افغانستان نیز پدیده کرونا، امتحانی برای راستیآزمایی سیاستمداران این کشور از جمله اشرف غنی و عبدالله است. غنی در شعار برای مهار کرونا، نمره نسبتاً قابلقبولی دارد اما هنوز زود است به او درباره اقدامات عملیاش، نمره داد. عبدالله هم اگر خواسته باشد توجهات را به خود جلب کند، حداقل کاری در حد شعار برای جلوگیری و یا مهار کرونا انجام دهد. طبیعتاً شهروندان آگاه و باسواد افغانستان، از وضعیت موجود که رقم بیماران کرونایی در این کشور در هالهای از ابهام قرار دارد، نگرانی دارند اما این نگرانی زمانی بیشتر میشود که سیاستمدارانشان را در حال چنگ و دندان برای تصاحب کرسی قدرت ببینند.
ادامه دارد…