حسین جعفری
تقریبا ۲ماه از توافق امریکا و طالبان در مورد صلح افغانستان می گذرد و حکومت افغانستان توانسته است دو دور گفتگو را به شکل ویدئو کنفرانس با این گروه برگزار کند. خیلی زود است که از این دور گفتگوها انتظار نتیجه و دستاورد محسوس و قابل ملاحظه ای داشته باشیم. فضای این گفتگوها به نظر چندان مساعد نمی رسد. چرا که طالبان هنوز از حکومت افغانستان با عنوان “رژیم کابل” یاد می کنند و آن را به رسمیت نمی شناسند، بر شدت حملاتشان علیه نیروهای نظامی افغانستان افزوده اند و در تازه ترین اقدام، منشور ۱۴۹ ماده ای را منتشر کرده اند که کماکان بر نظام امارت اسلامی و پرچم خویش پایبند هستند. این امر بیان گر آن است که در ایدئولوژی طالبان به عنوان یک گروه بینادگرا تغییری ایجاد نشده است.
پس از امضاء موافقت نامه صلح، مسئله کاهش و توقف حملات تهاجمی در کشور، از موارد مهمی است که آزادی زندانیان طالبان به عنوان پیش شرط آغاز گفتگوهای بین الافغانی را با تاخیر مواجه ساخته است. زیرا به روایت آمار و گزارش ها، طالبان از سیزدهم ماه حوت ۱۳۹۸ تا نزدهم ماه حمل، ۲۱۶۲ حمله تهاجمی را علیه نظامیان و غیر نظامیان ترتیب داده اند. طی توافق نامه صلح امریکا و طالبان، ۵۰۰۰ تن از زندانیان طالبان، می بایست از زندان های حکومت آزاد شوند اما حکومت افغانستان اظهار می کند با توجه به عدم کاهش حملات علیه نیروهای دولنی، آزادی زندانیان طالبان به صورت یکجا و بدون تضمین عدم بازگشت به خشونت امکان پذیر نیست. از مفاد مهم دیگر این موافقت نامه، تعهد امریکا برای رفع تحریم اعضای گروه طالبان تا ۲۷ آگست ۲۰۲۰ و خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان است.
تا کنون ۳۶۱ نفر از زندانیان طالب از زندان های حکومت آزاد شده اند و درآزادی آن طالبان هم گفته اند که ۲۰ زندانی دولت افغانستان را آزاد کرده اند. در فرمانی که رئیس جمهور غنی صادر کرده است، رهایی ۱۵۰۰ زندانی طالبان، روزانه صد زندانی و با توجه به سن، وضعیت صحی و مدت حبس باقی مانده آغاز می شود و بعد از آغاز و در جریان مذاکرات مستقیم میان حکومت و طالبان، هر دو هفته ۵۰۰ زندانی طالب که در مجموع ۳۵۰۰ نفر می شوند، به شرط کاهش خشونت ها، آزاد می شوند.
هم طالبان و هم حکومت افغانستان یکدیگر را متهم به کم کاری و اعمال می کنند. طالبان پس از فراخواندن هیئت فنی خود از کابل که برای تسهیل روند آزادی زندانیان شان به کابل آمده بود، حکومت افغانستان را به بهانه گیری متهم کرد و در مقابل حکومت نیز طالبان را لجوج خواند. علاوه بر اینها حکومت از همان ابتدا هم نارضایتی های خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم از روند کلی گفتگوها و توافق میان امریکا و طالبان ابراز داشته بود. همین حس نارضایتی باعث شده است که مسئله صلح افغانستان حتی پس از گشایشی در گفتگو وامضاء موافقت نامه صلح امریکا با طالبان انجام داد، فرمول صحیح خود را نیابد. مضاف بر اینها اختلافات سیاسی بر سر پُست ریاست جمهوری، باعث ایجاد یک خلاء عمیق در امر زمامداری و همچنین مقبولیت و مشروعیت حکومت در میان مردم شده است. طالبان که روند فکری مستقلی نیستند، از این خلاء موجود نهایت بهره را می برند، چرا که آنها ترجیح می دهند با حریفی ضعیف و سست روبرو شوند تا حریفی متحد و قدرتمند.
بیم آن می رود که با توجه ساختار مستحکم حمایتی طالبان توسط کشورهایی که از ایدئولوژی و اهداف آنها حمایت می کنند و اختلافات لاینحل فعلی در کشور، مسئله صلح و ارزش هایی که پایه های روابط و مناسبات جمعی و فرهنگی را در کشور تشکیل می دهند با شکست مواجه شوند.
توافق نامه امریکا به عنوان یک دولت و طالبان به عنوان یک گروه مسلح مخالف دولت افغانستان، حالا از حمایت بین المللی برخوردار است چون مهر تایید شورای امنیت ملل متحد را بر خود دارد. پس دولت افغانستان هم ناگزیر به پذیرش مفاد و تبعات آن است. حل اختلافات سیاسی و بحران های داخلی، پایبندی به تعهدات مورد نظرکه طی توافق نامه امریکا و طالبان صورت گرفته است می تواند به پیشرفت روند گفتگوهای صلح بین الافغانی کمک کند و فرمول درست را به دست دهد. به عبارتی دیگر، حکومت باید فراهم کننده تمام ظرفیت ها برای رسیدن به صلح باشد نه چالشی بر سر راه صلح.