نعمت الله طنین
دیده می شود که همزمان با گرم شدن هوا میدان های جنگ نیز در حال گرم شدن است، اینگار طرفهای درگیر در جریان چند ماه گذشته نفس تازه نموده و آمادگی برای جنگ تمام عیار گرفته اند. ظاهراً امیدهای که به صلح و آینده کشور به میان آمده بود به نا امیدی سوق داده می شود ، گروه طالبان با ترک کردن میز مذاکره با سفرهای منطقه ای از اعتماد و باور مندی صلح دوری می جویند.
طوریکه اخیراً لیندزی گراهام یکی از سناتوران جمهوری خواه امریکا در مصاحبه ای به شبکه خبری سی بی اس خواهان تمدید زمان نیروهای امریکایی در افغانستان گردیده گفت:” من فکر میکنم که قرار نیست نیروهای امریکایی در ماه می افغانستان را ترک کنیم، ما هنگامی ترک خواهم کرد که شرایط بهتر شود.”
او طالبان را فریب کار خوانده گفته که آنها تا اکنون به تمام تعهدات شان عمل نکرده و اراده برای آوردن صلح ندارند.
عدم استقلالیت در عملکرد طالبان
هرچند از همان شروع مذاکرات هیئت گروه طالبان علاقه چندانِ به ادامه آن نداشت و با ایجاد بحث های حاشیه وی، وقت گذرانی می کردند، همین بی علاقه گی به مذاکرات نگرانی ها در مورد بی نتیجه شدن مذاکرات را درمیان مردم و صاحب نظران هر روز بیشتر می کرد.
حال سوال اینجاست که آیا طالبان صلاحیت مذاکره با حکومت افغانستان را دارد ؟ از سوی هم حدث وگمانه زنی های وجود دارد که پاکستان بر خلاف تمام تعهداتش در بخش همکاری با افغانستان نمی خواهد به افغانستان صلح بیاید و گروه طالبان به عنوان مجری پروژه ی یاد شده از خود اراده ندارد.
تحلیل گران بدین باور است که پاکستان هنوز در تلاش است تا با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان یکبار دیگر گروه طالبان را به حمایت استخبارات پاکستان در افغانستان بقدرت برساند و از آب گل آلود ماهی مقصود بگیرد.
زیرا در وجود یک حکومت همسو با سیاست های پاکستان خط دیورند نادیده گرفته خواهد شد و دسترسی آسان به کشور های آسیایی وتبدیل شدن افغانستان به بازار مصرفی کالای پاکستان از جمله خواب های اند که دولت مردان پاکستانی هر از گاهی آنرا می بینن د با این صورت محال است که پاکستان از پروسه صلح در افغانستان حمایت کند.
طرف افغانستان کیست؟
احمد رشید ژورنالیست و نویسنده پاکستانی چند سال قبل در یک مقاله تحقیقی نوشته، هرچند به ظاهر پاکستان مبارزه علیه ترزیرم را آغاز نموده و نقش شانرا در روند صلح برجسته می شمارد اما واقعیت چیزی دیگر است. پاکستان اداره ای برای از میان برداشتن پناه گاهای تروریستی در این کشور را ندارد و پایگاهای گروه طالبان و القاعده در این کشور وجود دارد که بیشتر این موضوع به یک تصادف می ماند تا اقدام برای نابودی گروهای تروریستی.
به قول نویسنده طالبان در دامن پاکستان رشد نموده طوریکه این گروه پس از فروپاشی در سال ۲۰۰۱ در افغانستان بصورت گروهی با موتر و پای پیاده به مرز های پاکستان رسیدند، این امر برای آنها به مثابه فرار از معرکه نبود بلکه بازگشت به خانه و فامیل محسوب می شد زیرا درجایکه بزرگ شده بود باز گشته بودند.
گروه طالبان با کنار رفتن از میز مذاکره آغاز سفرهای منطقوی یکبار دیگر نشان داد که بدون امر و نهی کشور های حامی شان صلاحیت صلح و جنگ را ندارد و ادامه جنگ در افغانستان برای پاکستان از اهمیت بالای برخور دار است که با این صورت طرف افغانستان گروه موسوم به طالبان مسلح نه بلکه شماری از کشور های منطقه و خصوصاً پاکستان می باشند.
مشکل همسایه ها چیست؟
روابط افغانستان با همسایه های شان خصوصاً پاکستان و ایران همواره با فراز و فرود های همراه بوده ، مرز مشترک، آب و رقابت هند و پاکستان بالای کشمیر از جمله مواردی اند که به زخم ناسور برای مردمان هردو طرف تبدیل گردیده که هر از گاهی با دست گذاشتن روی آن تازه می شود و هزینه های کلانی روی دست مردم می گذارد. منطقه قبایلی یا دیورند هفت منطقه ای بزرگی است که در حدود ۶۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد که به پناه گاهای اصلی تروریستان تبدیل شده است که می توان از آن به عنوان سپر دفاعی برای پاکستان یاد نمود. پاکستان همواره تلاش نموده تا در افغانستان حکومت شکل نگیرد و اگر هم شکل گیرد حکومت ضعیف و به خواست پاکستان باشد خواب که تا اکنون به واقعیت نپیوسته است.
.