محمد شفیق بشریار
سالهای متمادی است که افغانستان از مصیبت تعصب , نفاق و واگرایی قومی , سمتی , نژادی , نبود همدلی, همپذیری و همگرایی رنج می برد، به نسبت واگرایی به گذشت هر روز میدان به دشمنان زبون بیرونی گسترده تر می شود و فرزندان فرزانه ای این مرزبوم قربان دسیسه های بیرونی ها با استفاده از فرصت واگرایی در افغانستان می گردند. این مسئله در تاریخ بشر ثابت شده که هراندازه نفاق در یک جامعه بیشتر باشد به همان اندازه فرصت به دشمنان بیرونی مساعد تر می گردد و در بطن خود جامعه واگرا؛ شاخصه های توسعه و پیشرفت جای خود را به مباحث تعصبات قومی، زد و بندهای ناسازگار داخلی ، واگرایی سیاسی بین احزاب ، فراموش شدن منافع ملی، ترجیح دادن منافع شخصی نسبت به منافع ملی و قومی میدهد که با چنین وضعیت ناسازگار و واگرایی در بین جامعه ، هیچ بخش و هیچ گوشه کشور و جامعه ساخته نمی شود. طوریکه شاعر نیکو نام زبان فارسی سعدی بزرگ چنین فرموده:
” بنی آدم اعضای یکدیگراند
که در آفرینش ز یک گوهر اند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دیگر عضو ها را نماند قرار”
طوریکه تا حالا نه آباد شدیم و نه وسیله آبادی، پس حالا که بعد از چند دهه طرفین درگیر در جنگ جهت مذاکره “صلح” دور یک میز جمع شده اند. در حال عبور از واگرایی و رفتن بطرف همدلی و همپذیری برای دستیابی به صلح گفتگو می نمایند که یک فرصت بی سابقه به هر سه جناح دولت، گروه طالبان و مردم رنجدیده افغانستان محسوب می شود. طوریکه روند مذاکره به میلیونها انسان این وطن یک امید تازه بخشیده و ما همه اگر بر عکس واگرایی، نفاق و تعصب بیندیشیم یک جامعه همدل و همپذیر داشته باشیم با توجه به کره خاکی که زیست داریم؛ تمام موجودات حیه و غیر حیه به نحوی خود بشکل منظم و با تشکیلات خاص آراسته شدند. با توجه عمیق به بافت های موجودات در روی زمین و حتا در نظام شمسی در کنار مشاهده یی ساختار های گوناگون در طبیعت و فضا به کنار زیستن و جمع شدن همگونان گرد هم موضوع دیگری که فکر و ذهن انسان را مصروف و متعجب خود می سازد همپذیری موجودات است. همپذیری در تمام اقشار ازموجودات واضیح و روشن است. از اجزائ و همه سیستم بدن انسان گرفته تا حرکت منظم سیاره های نظام شمسی, همه با یک پیوستگی سازنده و همپذیری یک دیگر خود نقش حیاتی خود را جهت تداوم گردش و بقائ خود بشکل بسا عالی ایفا می نمایند. این هویدا است ، اگر یکی از اجزائ این سیستم از مسیر و یا از فعالیت بازباند بدون شک تمام سیستم ونظام بهم خورده و از فعالیت بهم خورده تمام سیستم متاثر گردیده از فعالیت میماند و یا در نحوه فعالیت شان مشکلات پیش میاید. همچنان اگر توجه به سیر تکامل بشر نمایم ; اگر توجه به اختراعات پیش رفته های علمی و تکنالوژیکی امروز داشته باشیم ،همه از فیض و برکت همدلی دانشمندان حاصل شده بطور مثال اختراع برق توسط ادیسن و پیشرفت های دیگری که به گذشت زمان توسط سایر دانشمندان در عرصه برق حاصل شده خود دال است بر فضیلت نیک همدلی. شهر های بزرگ و زیبای جهان که روزانه به صدها هزار سیاح دارند از برکت کار جمعی همدلی و همپذیری معماران و کارگران بوده است که چنان زیبای را به خود گرفته. بافت پرنده ها در فضا از رحمت همدلی وهمپذیری شان است که انسان را نیز متعجب می سازد. از نقش زیبا ماهی ها در دریا ها تا گردش پروانه ها دوره گلها, زیبای صف نماز گزاران در کعبه و مسجد، تا طلوع خورشید و مهتاب و نظم ستاره ها همه زیباهای از لطف همدلی و همپذیری آنها است.
هچنان پیشرفت های بشری در تمام عرصه ها از پیروزی سیاست و تیم های سیاسی گرفته تا رشد و توسعه اقتصادی همه حاصل کار و فعالیت همدلی و همپذیری است.
در اخیر با جرئت و اطمینان گفته می توانم هر پیشرفت، حاصل صلح و هر صلح حاصل همدلی و همپذیری مردم در یک جامعه است. پس وقتیکه همه این سازندگی ها و آرامش از برکت همدلی و همپذیری است پس چرا سال ١٤٠٠ را سال همدلی و همپذیری نام گذاری ننمایم؟
جهت حفظ ثبات برای پیشرفت صلح پیشنهاد می نمایم که سال ١٤٠٠ را سال همدلی و همپذیری نام گذاری نمایم.
اگر دیگران بخواهند و یا نخواهند سال ١٤٠٠ برای من سال همدلی و همپذیری است.
#سال #١٤٠٠ #سال #همدلی و #همپذیری