فرید احمد امیری
همواره در نبرد ها میان دو یا چند مخالف، همه طرفها سعی بر آن دارد تا فاتح جنگ و پیروزی کُل باشد.
استفاده از ابزار های جنگی به تنهایی و بدون داشتن روحیه بلند نیروها، انگیزۀ جنگ و بدون عقیده برای پیروزی کار ساز نیست. منازعات با اراده و روحیه رقم میخورد و با دلهرهگی، بی تعریفی از جنگ، نبود انگیزه و روحیه محکوم به شکست است.
مدیران جنگ، برای روحیه بخشی و بستن کمر همت سرباز با حضور شان در خط نبرد ثابت شدنی است. الزامیست تا ژنرال و افسر بلند رتبه همدوش با سربازان برای اثبات حقانیت جنگ و دفاع وارد عمل شود. نیرو های امنیتی با دیدن رهبران نظامی در خطوط جبهه، با اطمینان در پاسداری از ارزش ها و اراضی ایستادگی خواهند کرد.
احمد شاه مسعود، زمانی که در برابر تهاجم شوروی و بعد در برابر تهاجم سیاه تروریسم جهانی به مقاومت و مجاهدت پرداخت، همیشه پیش قرهول جنگ ها در کنار سربازان تحت امر اش قرار میگرفت. او برای بلند بردن روحیه مجاهدین و مقاومتگران، با سخنان جذاب، میهن پرستانه و اثبات حقانیت مقاومت در برابر تهاجمات، نیرو هایش را وا میداشت تا برای تسخیر قلمرو و ایستادهگی در برابر تحرکات دشمن، قامت افراشته بیایستند.
قهرمانان جنگ در دنیا همیشه کسانی بوده که بیشترین دوره حیات را در زمین جنگ با حضور فعال در نبرد ها سپری کرده باشد.
نیرو های امنیتی افغانستان با آنکه از حمایت اکثریت مردم برخوردار بوده، اقشار مختلف از رشادت و پایمردی این سربازان در محافل و مجالس حمایت کرده است، اما ضعف مدیریتی در رهبری نیرو ها، نبود شخصیت های روحیه بخش در رهبری، عدم حضور جنرالان و افسران بلند رتبه در جنگ ها، غیرفعال بودن دستگاه عقیدتی و فکری در نهاد های امنیتی، نبود تعریف واضع از دشمن، رهایی و عفوه هزار ها جنگجوی دشمن از زندانها، مبهم بودن روند صلح و جنگ در کشور باعث تضعیف روحیه میان سربازان گردیده، که ضرورت جدی به احیای اعتماد و رفع خلا ها دیده میشود.
سقوط ولسوالی ها بدون مقاومت به دست دشمن، تسلیمی شماری از نیرو ها به طالبان و افتادن مهمات و تجهیزات نظامی به دست دشمن، نشاندهنده ضعف مدیریت و فقدان روحیه لازم بوده میتواند.