حقوق بشری مردم افغانستان نباید قربانی دیدگاه های سیاسی سازمانها و کشور ها گردد

حقوق بشری مردم افغانستان نباید قربانی دیدگاه های سیاسی سازمانها و کشور ها گردد

 گروه طالبان درسالهای ۱۹۹۶ الی ۲۰۰۱ بالای مردم افغانستان حکومت کرد و مردم افغانستان را ازتمام حقوق مدنی و بشری شان محروم بود.  زنان و دختران افغان حق تحصیل و کار را نداشتند. میلیونها زن و دختر از حق مدنی و بشری شان محروم ماند. علاوه براین، افغانستان خانه امنی برای گروهای تروریستی شده بود که رابطه مستقیم به حملات ۱۱ سپتمبرامریکا داشت. در نتیجه امریکا و متحدانش حکومت طالبان را سقوط داد و حکومت های منتخب و حامی ارزشهای حقوق بشری به حمایت جامعه جهانی روی کار آمدند.

بعد از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ ، افغانستان به فرصت های خوبی دست یافت و میلیونها زن و مرد طی این بیست سال با حمایت نظامی، مالی وسیاسی جامعه جهانی به تعلیم و تربیه دسترسی داشتند. طی این سالها، صد ها زن و مرد جوان افغان از دانشگاه های داخلی و خارجی فارغ التحصیل شدند و شامل خدمت رسانی در جامعه افغانستان شدند. این فرصت ها جوانان افغان را به یک آینده روشن امید بخشیده بود، بخصوص دختران و زنان. به تعداد شان  روز به روز به دانشگاه ها افزوده می شد – نوید امید بخش برای آینده افغانستان بود.

ولی متاسفانه حکومت های که امورسیاسی افغانستان را بدست داشتند، نتوانستند ازاین فرصت برای یک کشور پایدار و حکومت داری خوب استفاده کنند؛ همواره به فساد سیاسی ومالی متهم بودند. بیشتر این حکومت ها جنبه های سمتی و قومی به خود گرفته بود. منافع سمتی و قومی به منافع ملی ترجیح داده می شد. دارای ملت بدون پاسخ گوی حیف و میل می شد.

پروسه انتخابات به صورت شفاف و روشن انجام نمی شد. مردم افغانستان از حکومت های قبلی فاصله می گرفتند. تلاش های جامعه جهانی هم چندان در اصلاح حکومت های قبلی ثمر بخش نبود –  گرچند کشورهای دخیل در افغانستان مطابق به منافع و سیاست های خود شان عمل میکرد. بطور مثال، جامعه جهانی، بخصوص ایالات متحده امریکا، طی روند گفتگوهای با طالبان در دوحه، مردم افغانستان را در تاریکی مطلق قرار داده و حکومت اشرف غنی را نیز بدون صلاحیت دور از روند گفتگوهای دوحه قرار داده بود. در نتیجه، فرصت سقوط افغانستان به دست طالبان به راحتی فراهم شده و در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ تمام افغانستان با کمال نا باوری به دست طالبان افتاد. اشرف غنی رئیس جهمور پیشین و تمام اعضای حکومتش ازافغانستان فرار کردند. اینها مردم افغانستان را به راحتی در چنگ طالبان قرار دادند که امروز صدای فریاد مردم افغانستان ازهرگوشه ی جهان برای داد خواهی و حمایت بلند است.

قابل یاد آوری است که درسقوط افغانستان حامیان و فریب خوردگان رفتارطالبان، چه در داخل و چه در خارج کشور، نقش مهمی داشته و توانسته بود افکار مردم افغانستان و جامعه جهانی را نسبت به طالبان تغییر دهند.بین مردم این باور را خلق کرده بود که طالبان میتواند شریک مناسب در اداره امور سیاسی افغانستان باشد. حامیان طالبان توانسته بود رفتار وحشناک دهه ی نود میلادی و سال های اخیر طالبان را خوب خاک پوشی کند؛ یعنی گروه طالبان تغییرکرده و به حقوق مدنی و بشری مردم افغانستان مطابق شریعت احترام می گذارند ؛ زنان می توانند تحت حکومت طالبان در چارچوب اسلامی به تحصیل ، کار و سایر فعالیت اجتماعی و سیاسی دسترسی داشته باشند. ولی مسئله مهم این است که واقعیت چیزی دیگری است. طالبان صرف برای خاک پوشی رفتار اصلی شان، همیشه عملکرد شان را ربط به شروط اسلامی و شرعی می دهند. باریکی مسئله این است در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان زمانیکه یک مسئله را ربط به مسایل اسلامی و دینی داده میشود آن وقت بحث در باره آن مسئله بسیار مشکل میشوند، مردم در این باره سکوت اختیار میکنند – در حقیقت طالبان از دین و مذهب استفاده سیاسی و ابزاری میکند.

گروه طالبان بعد از رسیدن به قدرت، تمام نهاد های دولتی مربوط به امور زنان وحقوق بشر را لغو نمود. در قدم های بعدی، تعلیم و تربیه دختران بالا تر از صنف شش را تا “اطلاع ثانوی” محروم ساخت – نزدیک به دو سال است که دختران افغان در حسرت تحصیل درخانه های شان زندانی هستند. این مسئله در ابتدا با واکنش های زیاد مردم افغانستان و جامعه جهانی روبروشدند ولی طالبان همواره این مسئله را موقتی خوانده و وعده وعید های زیادی تا کنون به مردم افغانستان داد است که مکاتب به روی دختران باز خواهند شد. چون کار روی اصلاح نصاب تعلیمی و لباس دختران جریان دارد – اما ” تا اطلاع ثانوی” به “تا اطلاع ابدی” تبدیل شده است.

 باورمندم که” اطلاع ثانوی” یک دروغ است و طالبان مردم افغانستان و جهان را فریب میدهند – طالبان تغییر پذیر نیست.  اگرحکومتی مسئولیت پذیر باشد، “یک روز” ضایع کردن وقت اطفال مردم افغانستان بدون دلیل جرم و قابل قبول نیست. مسئولیت اخلاقی و دینی شان است تا به مردم پاسخ بگویند. اما این گروه به سادگی از کنار محرومیت تحصیل دختران و زنان افغان می گذرد. در رسانه با افتخار میگویند:” در ممنوعیت تحصیل زنان حکمتی است”، چه حکمتی؟ جز خرافه گویی برای مردم افغانستان چیزدیگری ندارید.

دانشگاه ها تا مدتی به روی دختران و زنان باز بود؛ اما طولی نکشید که دانشگاه را طالبان نیز به روی  دختران و زنان افغان ” تااطلا ع ثانوی”  بستند. این مسئله نیز چند روزی با واکنش های داخلی و خارجی روبرو شد ولی در پاسخ، طالبان همواره تأکید می کرد که حکومت طالبان مخالف تعلیم و تحصیل زنان نیستند. متاسفانه، حقیقت خلاف این امر ثابت شده است. محرومیت زنان از تحصیل در جامعه روز به روز به عنوان یک واقعیت بی قید و شرط تبدیل شده است، خانواده ها برای  تحصیل دختران شان راه مهاجرت در پیش گرفته و کسانیکه توان مالی ندارند در افغانستان باقی مانده است. طالبان هم به این واقعیت خوب آگاهی دارند که بسته نگهداشتن مکاتب دخترانه برای مدت زمان طولانی باعث دل سردی خانوادها و دختران از تحصیل شده و در حین حال زیر بنای تحصیلی دختران خود به خود از بین میروند. از اینرو، طالبان به هدف شان به راحتی می رسد ؛ یعنی حذف کامل زنان از جامعه، تحصیل، کار و فعالیت های اجتماعی – سیاست خطرناکیست!

مردم افغانستان و جامعه جهانی این نکته را باید خوب بدانند که گروه طالبان به ارزشهای حقوق بشری و انسانی باور ندارند. این گروه ارزشهای حقوق بشری را یک پدیده بیرونی وغیراسلامی میداند. طالبان تاکید دارند که برای حفظ ارزشهای اسلامی که خود شان تعریف کرده است بیست سال جنگیده اند. بطورمثال، ملاهیبت الله، رهبر گروه طالبان به روشنی اعلام کرد که  هیچ قانونی ساخت بشر و غیراسلامی را به هرقیمتی نمی پذیرد و روابط  طالبان با جهان مطابق به شریعت و قوانین اسلامی خواهد بود. از طرفی دیگر، جامعه جهانی هنوز انتظار دارند که گروه طالبان افکار و رفتارش را اصلاح کرده و به ارزشهای حقوق بشری احترام بگذارند. بنا به این باور،گاهی سخن از تعامل و رسمیت شناختن طالبان توسط سازمان ملل به میان می آید که بیانگرکم توجهی به حقوق زنان و دختران افغان می باشد.

طوریکه ما شاهد اظهار آمنه محمد، نماینده سازمان ملل در باره به رسمیت شناختن طالبان هستیم، این نکته بیانگر روحیه تعامل پذیری سازمان ملل با گروه طالبان است. گرچند این مسئله با واکنشهای مختلف داخلی و خارجی روبرو شد. ولی اصل قضیه این است که جامعه جهانی با نظر داشت نقض شدید حقوق بشردرافغانستان در مقابل طالبان دچارخوش باوری شده است. به شرایط سخت زنان و دختران افغان کم توجهی دارد ، نزدیک به دوسال است که میلیونها زن و دختر افغان از حق کار و تحصیل کاملاً محروم مانده است. این محرومیت ها روز به روز در بخشهای مختلف افزایش یافته است. سازمان ملل و جامعه جهانی باید طالبان را تحت فشار قرار دهند تا سر نوشت زنان افغان را روشن نماید. این چه بازی است که سر نوشت میلیونها زن و دختر افغان نزدیک به دوسال است  که  درگیرو” تا اطلاع ثانوی” مانده است .  

اخیراً گروه طالبان زنان افغان را از کارکردن به سازمان ملل درافغانستان منع کرده است. اما این سازمان با حالت نامعلومی درمقابل رفتار طالبان قرار دارند، اظهارات نا امیده کننده ی مسئولین سازمان ملل بیانگر این مسئله است. دراصل، تعامل پذیری سازمان ملل دربرابر نقض حقوق بشرتوسط طالبان نباید جای شک و شبه در این سازمان باشد. این سازمان باید پالیسی مشخص در مقابل رفتار طالبان داشته باشد.  احترام به حقوق بشر درهر حالت و ضعیت باید خط سرخ سازمان ملل در مقابل طالبان باشد و نباید تحت تاثیر تبلیغات حامیان گروه طالبان قرارگیرند. اگر سازمان ملل نتواند از حقوق زنان افغان در این سازمان حمایت کند، دیگر جای امیدی برای زنان افغان نخواهد بود. سازمان ملل نباید در مقابل طالبان کوتاه بیاید. 

از سوی دیگر، مردم افغانستان ازکشور های مختلف دخیل در قضیه افغانستان  انتظار دارند که حقوق اساسی مردم افغانستان را قربانی مسایل سیاسی شان نکنند. مردم افغانستان سالها قربانی تحولات سیاسی منطقه ای و داخلی بوده است. حمایت از حقوق بشری مردم افغانستان در مقابل گروه طالبان نباید با مسایل سیاسی گره بخورند. مردم افغانستان با شرایط بدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبه رو می باشند. امروز مردم افغانستان اسیرگروه طالبان می باشند. اگر جامعه جهانی به شرایط بدی  مردم افغانستان بی توجهی کند، بحران و مشکلات مردم افغانستان همچنان افزایش خواهند یافت. مردم افغانستان انتظار دارند که جامعه جهانی به گروه طالبان نباید فرصت دهند و بدانند که فرصت دهی به گروه طالبان خطرات زیادی را به همراه خواهد داشت –  افزایش نقض حقوق بشر و تقویت تروریزم.

مطلب اصلی این است که سازمان ملل و جامعه جهانی برای تعامل با طالبان  باید موضع گیری مشخص و قاطع داشته باشند. حقوق اساسی مردم افغانستان بخصوص دختران و زنان در تعامل با طالبان باید خط سرخ سازمان ملل و جامعه جهانی باشند. سازمان ملل و جامعه جهانی خوب میدانند که امروز نصف مردم افغانستان از حقوق اساسی شان توسط طالبان کاملا محروم شده است. این مسئله ای مهمی است که نباید به سادگی از کنارش گذشت! سازمان ملل و جامعه جهانی بدانند که گروه طالبان با مردم افغانستان چه میکند!. زنان و دختران را از حقوق تحصیل و کار محروم کرده است، زنان بدون محرم سفرکرده نمی توانند، زنان برای احقاق حقوق شان به محکمه عادل دسترسی ندارند و حقوق سیاسی و آزادی بیان از مردم گرفته شده است، مدافعین حقوق بشر زندان و مورد بد رفتاری  و نیروهای نظامی دولت سابق مورد پیگرد قرار میگیرند – از طالبان دیگر چه انتظار، چه توقعی دارید! پس در تعامل با طالبان حقوق بشری مردم افغانستان، بخصوص زنان، باید خط سرخ سازمان ملل و جامعه جهانی باشد. ما مردم افغانستان بیشترازین چیزی دیگری توقع نداریم.