دقیقا سه سال قبل از امروز طی معامله ننگین و فرار رئیس جمهور پیشین افغانستان، اشرف غنی احمدزی طالبان در کشور حاکم ساخته شد. در این مدت اقشار مختلف به ویژه زنان، اقوام آسیبپذیر و اقلیت های مذهبی تحت انواع ظلم، بی عدالتی، محرومیت، شکنجه، آزار و اذیت و سرکوب رژیم سرکوبگر طالبان قرار گرفته و بحرانهای عدیدهای نیز دامنگیر افغانستان شده است.
برآیند رژیم طالبان در سه سال گذشته، جز گسترش دامنه فقر و بیکاری، افزایش بیپیشینه روند مهاجرت و انزوای روزافزون در سطح بینالمللی، ناامیدی و افزایش تهدیدات تروریستی چیز محسوس دیگری نبوده است.
اما خبرنگاران، رسانه ها و کارمندان آن به ویژه زنان در سه سال گذشته شاهد محدودیتها، قیودات و سرکوب های نفسگیر و بیسابقه توسط طالبان بودند که شماری از آنها در مصاحبه با “کمیته خبرنگاران معترض افغانستان” خاطرات تلخی ۱۵ اگست سال ۲۰۲۱ را چنین حکایت می نمایند.
بهشته احمدی (نام مستعار) که اکنون نیز به عنوان خبرنگار در یکی از رادیو های خصوصی در کابل فعالیت دارد در خصوص روز حاکم سازی دوباره گروه طالبان در افغانستان میگوید: “پانزدهم اگست روزی است که آنرا حتا در ذهن خود تصور نمیکردم و اکنون پس از گذشت سه سال از آن روز سیاه و تلخ واقعا سخت که باور نمایم طالبان بر سرنوشت ما حاکم ساخته شده اند.”
خانم احمدی پانزدههم اگست را چنین حکایت میکند: “سه سال قبل از امروز وقتی مثل همیشه میخواستم بسوی وظیفه بروم در راهبندی و ترافیک گیر ماندم و در همین جریان از دفتر زنگ زدند که به خانه برگردید که کابل در حال سقوط است. من چند لحظه تصور کردم که شاید اشتباه شنیده باشم و امکان ندارد به این زودی همه چیز تمام شود اما با هزار یک افسوس که واقعیت داشت و تمام امیدها و آرزوهای ما پَرپَر شد.”
خانم احمدی در پاسخ به این سوال که ۱۵ اگیست چه تاثیری بر زندگی او داشته است، افزود: “طبیعی است هر چیز تاثیر خودش را دارد اما بعد از پانزدهم اگیست من دیگر آن آدم سابق نیستم، همه چیزم را از دست دادم و این روز از من هویتم، جایگاه اجتماعیام ،استقلالیتم و بلاخره امید هایم را گرفت.”
خانم احمدی میگوید: “با تداوم طالبان در راس قدرت سیاسی در افغانستان واقعا دشوار است تا به آینده امیدوار باشیم و ما خواهان سرنگونی حکومت خود خوانده و ستمگر طالبان هستیم.”
لیدا مبارز، خبرنگار پیشین از جوزجان میگوید: ۲۵ اسد/۱۵ اگیست “شروع روزهای سیاه و پُر از درد و مشکلات” در زندگی من بود، “این روز نفرین شده باعت شد تا من همه چیزم را از دست دهم،سختی های زندگی ام شدیدتر شود، وظیفهام را از دست دهم و اکنون سه سال است که همسرم سکته مغزی نموده و فلج شده است.”
خانم مبارز با نگرانی از بدتر شدن اوضاع در افغانستان میگوید:”اگر وضعیت به همین شکل پیش برود و حکومت خودخوانده زیر عنوان تعامل حمایت شود، دامنه فقر اقتصادی، مهاجرت، ناامنی و بحران حقوق بشری در کشور گستردهتر خواهد شد.”
نادیه عسکری، خبرنگار پیشین از کابل که در سه سال سلطه طالبان در افغانستان با چالشهای بسیاری مواجه بوده است، میگوید: “طالبان هر تلاش را که ما برای آزادی بیان و حقیقت نموده بودیم را “نابود” کردند. قوانین سختگیرانه و سرکوبهای بیرحمانه این گروه از ما قدرت نوشتن و گزارشدهی را گرفته و ما به جای انعکاس واقعیتهای جامعه و خواسته های واقعی مردم، مجبور به سکوت شدهایم و هر روز با تهدید و فشارهای جدید روبرو میشویم.”
او میافزاید که “این وضعیت نه تنها آزادیهای فردی ما را محدود کرده، بلکه جامعه را از حقایق ضروری و اطلاعات رسانی بر پایه واقعیت ها بینصیب کرده است.”
به گفته بانو عسکری، “تا زمانی که طالبان در قدرت باشند، آزادی بیان و حقوق خبرنگاران به ویژه زنان به طور مداوم در معرض تهدید و محدودیت قرار دارد.
او می افزاید؛ گروه طالبان با سرکوب رسانهها و تحمیل قوانین سختگیرانه شان، فضای آزاد خبری را نابود کردهاند و برای بهبود وضعیت، نیاز به اقدامات جدی از سوی جامعه بینالمللی و حمایت از حقوق خبرنگاران علیه این گروه است.”
این بانوی خبرنگار میگوید: در سه سال حاکمیت «نامشروع» طالبان، خبرنگاران شاهد یک بحران عمیق در عرصه رسانهها و به ویژه برای خبرنگاران زن بودهاند و “بسیاری از همکاران ما به دلیل فعالیتهای حرفهایشان دستگیر، شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفته و حتی به قتل رسیدهاند. این وضعیت باعث شده است که هزاران خبرنگار، به ویژه زنان از کار خود برکنار شده و در شرایط بد از بیکاری و اضطراب شدید رنج میبرند.”
بانو عسکری همچنان میگوید که “برخی از خبرنگاران مجبور به ترک کشور و جستجوی پناهندگی در کشورهای دیگر شدهاند و برخی دیگر با زخمهای روحی و جسمی ناشی از سرکوبها دست و پنجه نرم میکنند. در چنین شرایطی، صدای ما به طور مداوم در خطر خاموشی است و آزادی بیان و حقیقت در چالشهای بیپایان قرار دارد.”
از سوی دیگر، کریمه رحمانی، خبرنگار پیشین در افغانستان میگوید: “سه سال پیش، وقتی طالبان دوباره به قدرت رسیدند، وضعیت برای خبرنگاران، به ویژه زنان به شدت بحرانی شد. به دلیل تهدیدات مداوم و فشارهای فزاینده، مجبور شدم حرفه خبرنگاری را ترک کنم. این تصمیم برای من بسیار دشوار بود زیرا خبرنگاری نه تنها شغل من بلکه بخشی از هویتم بود.”
بانو رحمانی میافزاید: “روزی که از دفتر خبری به خانه برگشتم و دیدم که نمیتوانم دیگر به کارم ادامه دهم، پر از احساس شکست و ناامیدی شدم.
اکنون، در جستجوی راهی برای تامین معیشت و حفظ آرامش به سمت مشاغل دیگر روی آوردهام، اما هر روز با یادآوری روزهای گذشته و عشق به حرفهام، در درون خود احساس فقدان میکنم.”
گفتنی است پیش از این بخش زنان سازمان ملل متحد هم در گزارشی اعلام کرد که ۸۰ درصد زنان خبرنگار در افغانستان زیر سلطه طالبان به دلیل محدودیت، آزار و اذیت و ارعاب مجبور شدهاند شغل خود را ترک کنند.