تشنه‌ی صلح

31 سنبله 1403
4 دقیقه
تشنه‌ی صلح

به رسمیت شناختن طالبان به عنوان دولت مشروع افغانستان، موضوعی پیچیده و حساس در عرصه سیاست بین‌الملل است که با منافع متضاد کشورهای مختلف گره خورده است. پس از تسلط طالبان بر افغانستان در اوت 2021، بسیاری از کشورها و نهادهای بین‌المللی در یک وضعیت دوگانه قرار گرفتند، از یک طرف، مجبور بودند با واقعیت سیاسی جدید در افغانستان روبرو شوند و از طرف دیگر از پذیرش رسمی این گروه به عنوان دولت قانونی امتناع می‌کردند، زیرا این اقدام می‌تواند پیامدهای سیاسی و اخلاقی مهمی داشته باشد.

در این بازی پیچیده، برخی از کشورها مانند چین، روسیه، و پاکستان تمایل بیشتری به تعامل با طالبان نشان داده‌اند. این کشورها به دلایل مختلف اقتصادی، ژئوپلیتیک، و امنیتی از جمله مهار تروریسم و تضمین دسترسی به منابع معدنی افغانستان، علاقه‌مند به حفظ روابط نزدیک با طالبان هستند. در عین حال، این کشورها به طور کامل طالبان را به رسمیت نشناخته‌اند و تلاش می‌کنند با حفظ روابط با غرب و دیگر کشورها، بازی چندگانه‌ای را دنبال کنند.

در مقابل، برخی کشورهای غربی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا تاکنون از به رسمیت شناختن رسمی طالبان خودداری کرده‌اند. آن‌ها تاکید می‌کنند که طالبان باید به تعهدات خود در زمینه حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان و اقلیت‌ها، و نیز تشکیل یک دولت فراگیر عمل کند. با این حال، این کشورها از طریق کانال‌های دیپلماتیک و کمک‌های بشردوستانه به نوعی طالبان را به عنوان واقعیتی در افغانستان پذیرفته‌اند.

بازی سیاسی اینجاست که دولت‌ها با این‌که در سطح بین‌المللی از به رسمیت شناختن رسمی طالبان خودداری می‌کنند، در عمل با آن‌ها مذاکره می‌کنند و به شکل غیرمستقیم حکومت آن‌ها را پذیرفته‌اند. این بازی دوگانه نشان‌دهنده این است که کشورهای ذی‌نفع در تلاشند تا در یک محیط بسیار پیچیده، منافع خود را حفظ کنند، بدون این‌که به صورت آشکار با پذیرش رسمی طالبان هم‌سویی کنند. این وضعیت نه تنها به عنوان یک چالش دیپلماتیک و اخلاقی برای دولت‌ها باقی می‌ماند، بل پیامدهای جدی برای مردم افغانستان و امنیت منطقه‌ای و جهانی خواهد داشت. پذیرش یا رد طالبان به عنوان حکومت مشروع افغانستان بستگی به عوامل متعدد دارد، از جمله عملکرد طالبان در داخل کشور، فشارهای بین‌المللی، و تغییرات در سیاست جهانی.

به نظر من، وقتی که در اوت 2021، ایالات متحده و متحدان ناتو به سرعت از افغانستان خارج شدند و طالبان به‌سرعت کنترل کشور را به دست گرفتند، نوعی به رسمیت شناختن طالبان است و بسیاری این اقدام را به نوعی به رسمیت شناختن ضمنی حکومت طالبان تلقی کردند. در واقع، خروج نیروهای خارجی از افغانستان به نوعی به معنای سپردن کشور به طالبان بود، چرا که عملاً هیچ نیروی نظامی یا سیاسی برای مقابله با پیشروی طالبان باقی نماند و حکومت دو دستی به طالبان تقدیم شد.

اما پشت پرده‌های سیاست منفعت‌طلبانه‌‌ی بسیاری از کشورها، به ویژه در منطقه، این وضعیت را پذیرفتند و به تعامل با طالبان پرداختند، به این امید که بتوانند از شرایط جدید برای حفظ منافع خود بهره‌برداری کنند. حتی کشورهای غربی که از به رسمیت شناختن رسمی طالبان خودداری کرده‌اند، به نوعی این واقعیت را پذیرفته‌اند که طالبان در حال حاضر قدرت حاکم در افغانستان است و باید به گونه‌ای با آن‌ها در ارتباط باشند.

این رفتارهای متناقض و دوگانه، نوعی مشروعیت عملی را برای طالبان به ارمغان آورده است. در حالی که کشورهای زیادی هنوز از به رسمیت شناختن رسمی خودداری می‌کنند، اما از نظر بسیاری، تحولات سال 2021 و برخورد کشورهای جهان با حکومت طالبان نشان می‌دهد که در عمل، بیشتر کشورها حکومت طالبان را به عنوان قدرت حاکم در افغانستان پذیرفته‌اند، حتی اگر این پذیرش رسمی و علنی نباشد.

سیاست پشت پرده یا همان سیاست‌های غیرشفاف و غیررسمی معمولاً به کثیف و تلخ تلقی می‌شود، زیرا این نوع سیاست‌ها اغلب دربردارنده توافقات، معاملات و تصمیماتی هستند که در آن‌ها منافع عده‌ای خاص بر منافع عمومی اولویت دارد. منافع قدرت‌طلبانه، نقش پول و لابی‌گری، عدم شفافیت در سیاست، تضاد منافع، استفاده از روش‌های غیراخلاقی و بی‌ثباتی، بحران‌های انسانی و تصمیمات پشت پرده که به منظور تأمین منافع شخصی یا گروهی گرفته می‌شوند، می‌توانند منجر به بی‌ثباتی سیاسی، جنگ، بحران‌های اقتصادی و انسانی شوند. در چنین شرایطی، هزینه این تصمیمات ناعادلانه اغلب بر دوش مردم عادی و آسیب‌پذیر می‌افتد، در حالی که عاملان اصلی در حاشیه “امن” باقی می‌مانند.

تاریخ معاصر افغانستان مملو از دخالت‌های خارجی، اتحادهای شکننده، و بازی‌های سیاسی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی است که به منافع شخصی و استراتژیک خود بیشتر اهمیت می‌دهند تا به رفاه و ثبات مردم افغانستان. در این میان، افغانستان به میدانی برای جنگ‌های نیابتی و منازعات قدرت‌های بزرگ تبدیل شده است. این بازی‌های پشت پرده، سیاست‌های سیاه و کثیفی را شامل می‌شود که در آن کشورهایی مانند ایالات متحده، روسیه، چین، پاکستان، ایران و هند، هر یک به دنبال حفظ یا گسترش نفوذ خود هستند. این بازی‌ها اغلب با معاملات مخفی، حمایت از گروه‌های مسلح مختلف، و فشارهای دیپلماتیک برای پیشبرد منافع خود همراه است.

متاسفانه با وضعیت فعلی افغانستان و وضع قوانین ضد بشری و جنسیت‌زدگی، اوضاع روز به روز بدتر خواهد شد، مخصوصا برای زنان و دختران این کشور که مانند برده‌هایی در دام گروهی جاهل و کور اندیش افتاده‌اند و برای‌شان قفسی از شرعیات و دین ترسیم کرده‌اند و هر روز آن را تنگ‌تر می‌کنند. در طول تاریخ صد ساله‌ی افغانستان صلحی وجود نداشته و  ما همیشه‌ی “تشنه‌ی صلح” بوده‌ایم و هر باری گروه‌های خاص سر میز مذاکره‌ی صلح دورهم جمع می‌شوند و مذاکرات بی‌نتیجه‌یی را دنبال می‌کنند. ما افغانستانی‌ها زاده‌ی جنگ هستیم و محکوم به زندگی پرتنش و بدون آرامش، هم‌چنان در پی مکانی امن به خارج از وطن فکر می‌کنیم و هم‌چنان برای مکانی امن در کشور تقلی داریم. «امیدوارم روزی صلح و آرامش مسیر خود را گم کند و به سمت مردمان در این کشور راهی شود و آنان را از تاریکی و جنگ نجات دهد و هرگز دیگر مهاجرت برای امنیت و آزادی نداشته باشیم و در کشور خود امن و آزاد باشیم.»