خفقان و خاموشی؛ پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسته ماندن در‌های آموزش و سرکوب اعتراض‌های زنان

14 دلو 1403
6 دقیقه

بیشتر از یک ماه از بسته شدن آخرین روزنه‌ی آموزش «انستیتوت‌های صحی» به روی دختران در افغانستان می‌گذرد. پس از این که در سیزدهم قوس امسال «۱۴۰۳» دستور مسدود شدن انستیتوت‌های صحی به روی دختران علوم پزشکی از سوی هبت‌الله آخندزاده در سر تا سر افغانستان عملی شد. این عمل طالبان منجر به اعتراض های زنان و دختران دانشجوی علوم صحی، همچنان واکنش‌های ملی و بین‌المللی، در همان روز‌های اول داغ بود، اما پس از گذشت یک هفته‌، اعتراض‌ها و واکنش‌ها در داخل و خارج از افغانستان به سکوت افول کرد. تعدادی از دختران دانشجوی علوم صحی به شرط محفوظ ماندن هویت‌شان، با پرسش‌های متعددی با رسانه‌ی روزنه صلح گفتگو کرده است و از این‌که صدا‌ها در مقابل بسته شدن انستیتوت‌ها خاموش شده است، انتقاد کرده و آن را خیانت در حق دختران و زنان افغانستان دانسته است.

آینده‌ی ما چه می‌شود؟

پروین ۲۵ ساله دانشجوی سال دوم رشته پرستاری در یکی از انستیتوت‌های خصوصی در کابل بود. او که برای ادامه تحصیل با پیمودن مسیر طولانی از ولایت بامیان به کابل آمده بود، اما بسته شدن انستیتوت های صحی توسط طالبان در سیزدهم قوس امسال، پروین را با چالش جدی روبرو کرده است. پروین می‌گوید: وقتی از بسته شدن انستیتوت‌های صحی آگاه شد در شوک عمیقی از غم رفت و بر آینده‌ی مبهم‌اش گریست. پروین این دو سال را در اتاق‌های محصیلی پنهان از چشم طالبان با دختران محصیل زندگی کرده است. او می‌گوید زندگی و درس خواندن زیر سایه حکومت طالبان برایش آسان نبوده: «در این وضعیت بد اقتصادی از راه دور برای درس خواندن آمدیم. احساس امنیت که هیچ نداریم. با تمام چالش‌ها ساختیم، باش که درس بخوانیم. اما طالبان باز‌ هم نمک بر روی درد ما پاشید و با بسته شدن انستیتوت‌ها ما را دوباره زخمی کرد. هر روز از خود سوال می کنیم دقیقا آینده‌ی ما چه می‌شود؟»

از سوی هم عارفه( مستعار) ۲۳ ساله، یکی دیگر از دانش‌جویان علوم صحی در رشته قابلگی در صحبت با رسانه‌ی روزنه صلح می‌‌گوید: طالبان با بسته کردن انستیتوت‌های صحی به روی دختران، آینده‌ی زنان و دختران را به نابودی می‌کشاند. عارفه که با تمام مشکلات اقتصادی کنار آمده بود و برای‌این که بتواند درس‌اش را ادامه بدهد، شب‌ها تا دیر وقت قالین‌بافی می‌کرد که هزینه‌ی انستیوت‌ را پرداخت نماید. عارفه‌ می‌گوید: در دانشگاه تعلیم تربیه کابل محصیل سال دوم رشته بیولوژی نتوانیست که درس‌اش را تمام کند.همچنان او سال قبل برای این‌که بتواند حداقل سند فارغ‌التحصیلی داشته باشد، در یکی از انستیتوت‌های خصوصی کابل در رشته قابلگی ادامه تحصیل داد، اما پس از خواندن دو سمستر، طالبان باز هم سنگ را به شیشه‌ی آرزو‌های عارفه انداخت و با بسته کردن انستیوت‌های صحی، مثل هزاران دختر دیگر خانه نشین کرد. او می‌گوید: طالبان آینده‌ی دختران در افغانستان به تاریکی عمیق فرو برده است و هیچ سازمان جهانی و بین‌المللی برای بازگشایی درب‌های آموزش و تحصیل دختران در افغانستان مسئولیت حقوق بشری خود را تا هنوز انجام نداده است. عارفه می گوید: چرا زنان و دختران در مقابل این اقدام های طالبان اعتراضات شان را ادامه نمی‌دهد. او که می‌افزاید، «زنان و دختران پس از گذشت یک هفته یا بیشتر، بر اعتراضات و واکنش‌های شان مهر خاموشی زد و این برایم واقعا سوال برانگیز است که چرا زنان به خواست‌های شان متحد نیست؟»

از آغاز دوباره‌ی حاکمیت طالبان در آگست ۲۰۲۱ میلادی، آٰغاز محدودیت‌ها بر زندگی زنان در افغانستان بود. طالبان در روز‌های نخست حاکمیت خود، درب مکاتب‌ را به روی دختران بالاتر از صنف ششم بستند. با گذشت بیشتر از یک سال در بیست و نهم قوس سال ۱۴۰۱، رهبر گروه طالبان دختران و زنان را از رفتن به دانشگاه‌های دولتی و خصوصی و مراکز آموزشی منع کردند. اما با این‌حال دختران باز مانده از تحصیل، امیدوار به باز بودن موسسات و انستیتوت‌های علوم صحی بودند که رهبر گروه طالبان در سیزدهم قوس امسال «۱۴۰۳»، دستور مسدود شدن انستیتوت‌های صحی را نیز صادر کرد. با این‌حال با گذشت سه سال از حاکمیت طالبان در افغانستان، زنان و دختران از دسترسی به آموزش و تحصیل، کار کردن در نهاد‌های خصوصی و دولتی، انتخاب پوشش اختیاری، سلب اختیار شده است.

AFP

عزیزه ۲۶ ساله می‌گوید، طالبان تمام حقوق انسانی را از زنان و دختران افغانستان سلب کرده است و هیچ یک از زن و دختر افغانستانی اختیار و حق انتخاب زندگی‌اش را ندارد. طالبان، دختران و زنان را در چهار دیواری خانگی حبس کرده است. او شاکی است که چرا زنان و دختران پس از بسته شدن انستیتوت‌ها به اعتراضات شان علیه گروه طالبان ادامه نداده است: «وقتی انستیتوت‌ها به روی دختران بسته شد، چند روزی اول تمامی زنان و دختران در داخل کشور و خارج اعتراض‌های پی در پی داشته و صدا بلند کرده است؛ اما پس از آن همه سکوت کلی اختیار کردند، چرا؟ خوب باید زنان هم‌صدا شوند و برای  آزادی آینده‌ی زنان و دختران اسیر این کشور خود بی‌اندیشند.

چرا صدا‌های اعتراضی زنان دوام نمی‌کند؟

محمد عیسی درویش استاد دانشگاه و فعال مدنی، در صحبت با رسانه‌ی روزنه صلح می‌گوید: در کل مردم افغانستان و به خصوص زنان افغانستان، تا حالا به درگ مشترک و قاطع برای تعیین هدف مشترک نرسیده است و دلیل آن طرف‌داری از سیاست‌های نهفته قومی در افغانستان است که باعث ایجاد اختلاف در میان مردم و زنان معترض علیه نظام طالبان می‌باشد.

به باور این فعالی مدنی، زنان و دختران افغانستان برای نجات آینده‌ی شان از چنگال تاریکی، باید به حس و درک مشترک برسد و برای واحد شدن صدای شان در مقابل گروه طالبان دست از سیاست‌های قومی در افغانستان بکشد و تنها برای رسیدن به اهداف مشترک شان تلاش و اعتراض نمایند.

هم‌چنان آقای درویش می‌افزاید، از این‌که اعتراض‌ها در مقابل اعمال محدودیت‌ها و مسدود شدن درب‌های آموزش از سوی گروه طالبان سرکوب می‌شوند؛  یکی از عوامل آن، حمایت نکردن قاطع مردان افغانستان از زنان و دختران این کشور است. او تاکید می‌کند، اگر مردان و زنان در یک صدا از همد‌یگر حمایت نمایند، بالاخره‌ی نتیجه‌ی در دراز مدت خواهد داشت.

در ادامه می‌افزاید، زنان معترض افغانستان برای ادامه‌ی ایستادگی در مقابل گروه طالبان، نیاز مبرم به حمایت مالی و جانی دارد، که این روند در افغانستان به صورت اصلی عملی نشده است و این باعث سرکوب‌ اعتراض‌ها از سوی طالبان شده است: « بحث مهم و عمده‌ی سرکوب و خاموشی اعتراض‌های زنان در داخل افغانستان نبودن حامی مالی و جانی است. کسانی که موج‌ اعتراض‌ها را تشکیل می‌دهد، نیاز جدی به حمایت از بعد های مختلف دارد. به طور، حمایت از جان شخص معترض، در مقابل دستگیری، بازداشت، زندانی کردن و شکنجه‌های که از سوی طالبان بر مخالفین شان صورت می‌گیرد. باید از این‌بعدها معترضین حمایت مالی و جانی شود، تا اعتراض‌ها متحدانه دوام داشته باشد.»

درویش به پیامد‌های ناگوار مسدود ماندن درب‌های آموزش اشاره نمود و گفت: بسته ماندن نهاد‌های آموزشی به خصوص بسته شدن انستیتوت‌‌های علوم صحی در افغانستان، برای یک دهه‌ آینده‌ پیامد‌های مخرب و ناگواری بر خود دارد و افغانستان نیازمند کمک و نیرو‌‌ی کاری در نهاد‌های صحی و بهداشتی خارج از کشور می‌شود. افزایش چالش‌ها بر زنان در مناطق دور دست افغانستان افزایش چشم‌گیری پیدا خواهد کرد، کاهش نیروی کادر صحی زن در درمان‌گاه‌های کشور از پیامد‌های ناگواری مسدود ماندن درب آموزش صحی به روی دختران افغانستان است.

محصور در چهار دیواری مرگ

شفیقه (نام مستعار) یکی از پرستاران زن در منطقه‌ی نرگس والسوالی پنجاب ولایت بامیان است. او می‌گوید: در درمانگاه‌های مناطق دور دست ولایت بامیان، داکتران زن کم است و باعث شده زیادی از زنان در زمان باردای و زایمان به مشکلات مضاعفی روبرو شود. به گفته‌‌ی شفیقه، خود در کلینیک محله‌ی زندگی اش به عنوان پرستار کار می‌کند. شفیقه تنها پرستاری است که در آن کلنیک حضور دارد و برای زنان آن محل خدمات صحی ارائه می‌دهد. به قول نرگس: «در کلینیک که من کار می‌کنم تنها یک پرستار و یک قابله وجود دارد که خدمات پرستاری را خودم انجام می‌دهم. یعنی نیروی کاری زنان بسیار کم است و دولت طالبان با بستن دروازه‌های انستیتوت‌ها به این مشکلات افزوده و دختران خانه نشین شده است. طوری که خودم شاهد هستم زیادی زنان در زمان بارداری و زایمان دچار مشکلات شدید می‌شود و به دلیل نبودن امکانات صحی خود و یا طفل اش را از دست می‌دهد. طالبان با این  کارش زنان در در چهار دیواری مرگ حبس کرده است.»

به گفته‌ی شفیقه، در مناطق دور دست حتا زنان به امکانات صحی ابتدایی دسترسی ندارد، طالبان با بستن دروازه‌های آموزش پزشکی دختران، زنان را در چهار دیواری مرگ محسور کرده است.

حکیمه ۲۵ ساله باشنده‌ی والسوالی پنجاب ولایت بامیان است او که سه ماه قبل به دلیل نبودن قابله در کلنیک محله‌ی زندگی‌شان، جنین ۴ ماهه‌اش را از دست داد. به گفته‌ی حکمیه، اگر داکتران زن وجود نداشته باشد، دیگر زنان و کودکان‌اش به دلایل نارسایی درمانی از بین می‌رود و یا مجبور شود به مراکز درمانی شهر ها برود که این از توان اغلب خانواده‌ها پوره نیست.

پیامد‌های ناگوار سیاسی و اقتصادی

عبدالرضا سروش آگاه مسایل سیاسی و اقتصادی می‌گوید: بسته ماندن درب های آموزش و سرکوب اعتراض‌ها نه تنها که بر سواد نصف پیکر جامعه افغانستان آسیب می‌زند، بلکه از لحاظ سیاسی و اقتصادی در عرصه‌ی ملی و بین‌المللی آسیب‌های فروان را برای مردم افغانستان در پی خواهد داشت.

به گفته‌ی این فعال سیاسی و اقتصادی، سرکوب اعتراض‌ها و بسته ماندن درب‌های آموزش دختران باعث نارضایتی مردم در قبال حکومت فعلی شده و ثبات سیاسی از بین می‌رود. بر تنش‌های ملی افزوده شده و در عرصه‌ی بین‌المللی دولت طالبان در مقابل موج‌های شدیدی اعتراضی قرار می‌گیرد که منجر به قطع کمک‌های بشر دوستانه و انواع دیگر سرکوب‌های سیاسی در پی داشته باشد و مردم افغانستان دچار این آسیب می‌شود. به گفته‌ی آقای سروش: گروه طالبان برای سرکوب مخالفین خود در داخل کشور از هیچ نوع سرکوب دریغ نکرده است. برای نجات مردم افغانستان به ویژه زنان، فعالین سیاسی و مدنی در بیرون از کشور برای سرکوب گروه طالبان صدا بلند کند و بر اعتراض‌ها علیه این گروه به شکل برنامه‌وار بدون مقطعه‌ی ادامه دهد، تا زنان از آموزش و آینده‌ی روشن مسفید بماند.

سروش می‌افزاید: بسته ماندن درب‌های آموزش به خصوص علوم پزشکی برای زنان افغانستان، از لحاظ صحت و اقتصادی آسیب جدی برای این طبقه‌ی از جامعه وارد می کند. در پی ممنوعیت آموزش زنان دیگر قادر به کردن در بیرون از خانه نیست و این زنان در آینده محدود در چهار دیواری خانه شده و از جمله‌ نیروهای غیر فعال خانه و جامعه حساب می‌رود که باید متکی به مردان خانواده باشد.

او در ادامه می افزاید: بسته ماندن درب‌های آموزش زنان و دختران، نسل‌های بعدی را بی‌سواد بار آورده و افغانستان افزون بر قبل دچار کمبود نیروی باسواد و دانش آموخته شده است و سبک زندگی سالم کاهش چشم‌گیری پیدا خواهد کرد.

سروش در پایان تاکید می‌کند، افراد که در بیرون افغانستان است بر بسته ماندن و محدودیت‌های زنان، صداهای اعتراضات شان را بر گوش جهانیان  و نهاد حقوق بشری ادامه دهد.