زنان افغانستانی در زندان طالبان؛ از تکدی‌گری تا شکنجه و تجاوز

17 حوت 1403
5 دقیقه

حضور حاکمیت طالبان در پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ در افغانستان منجر به افزایش فقر و بیکاری در میان مردم کشور شده است. از آن‌جایی که در پایتخت «کابل» حضور بی‌شمار گدایان،  اعم از زن و مرد به چشم می‌خورد، نتیجه‌ی بی‌توجهی عمیق دولت را به مردم افغانستان نشان می‌دهد.

از نظر کارشناسان، افزایش فقر و بیکاری، بسته ماندن درب‌های تعلیم و تحصیل، اجازه نداشتن کار کردن زنان در ادارات دولتی و خصوصی جامعه‌ی افغانستان را رو به زوال اقتصادی کشانیده است. به گفته‌ی کارشناسان اقتصادی و جامعه شناسی، دولت طالبان علی‌رغم حمایت از مردم فقیر و تهی دست افغانستان، دروازه‌های درآمد آنان را بسته و مالیات سنگین را بر دوش آنان انباشته است. هم‌چنان در ادامه می‌افزایند، نبود فضای کاری، باعث شده شماری زیادی از زنان روی جاده‌ها نشسته و برای یافتن لقمه نانی دست به تکدی‌گری بزند.

Photograph: EPA

هم‌چنان گزارش‌ها نشان می‌دهد که نیرو‌های طالبان با کمپاین جمع‌آوری گدایان در شهر کابل  از آن جمله، زنان گدا را زندانی و مورد آزار و اذیت جنسی و بدنی قرار داده است.

حنیفه ۴۵ ساله است که از سه سال به این‌سو در شهر کابل روی به تکدی‌گری آورده است و او هر روز صبح زود در یکی از چهار‌راهی‌های کابل برای تکدی‌گری می‌نشیند تا شب برای فرزندانش لقمه نانی ببرد. حنیفه در ماه میزان سال قبل که مصروف تکدی‌گری بود، توسط نیرو‌های طالبان به زور داخل موتر رینجر بالا شده و در حوزه ششم انتقال یافته است. نیرو‌های طالبان حنیفه را با چند تن دیگر از زنان گدا به زندان بادام باغ کابل انتقال داده است.

حنیفه می‌گوید؛ مسئولین طالبان در بادام باغ  او را با دیگر زنان بعد از انجام بایومتریک به زندان که در آن‌جا زنان و کودکان تکدی‌گر بوده انتقال داده است.

حنیفه یازده‌ روز را در زندان طالبان سپری کرده است که از چشم دید‌های‌اش چنین روایت می‌کند: «زنانی که داد و بی‌داد می‌کرد با شلا‌ق‌های طالبان زده می‌شد. آن‌جا کودکان زیادی بود که به جرم گدایی، زندانی شده بود. همه را مقداری چای و برنج خوراکی می‌داد.»

حنیفه می‌گوید؛ «در یازده روز که در زندان بادام باغ کابل بودم، اجازه‌ی هیچ ملاقاتی با فرزندانم را نداشتم و هم‌چنان نمی‌توانستم در تماس تلفنی با فرزندانم صحبت نمایم.»

او گفت؛ «مسئولین طالبان در زندان، آن‌ها را تهدید کرده است که اگر از گرسنگی هم بمیرند اجازه‌ی تکدی‌گری را ندارند.»

حنیفه پس از آزادی به صورت پنهانی از نیرو‌های طالبان دوباره روی به تکدی‌گری آورده است، او علت آن را نبودن زمینه‌ی کار و افزایش بهای مواد خوراکی در بازار‌های کشور می‌داند. حنیفه تنها سرپرست خانواده‌ی شش نفری‌اش است که باید برای فرزندان قد و نیم قدش مواد غذایی و دیگر نیاز‌های زندگی مهیا نماید. حنیفه می‌گوید؛ «شوهرش دو سال قبل به علت اعتیاد به مواد مخدر، مفقود گردیده است و تا امروز هیچ اثری از شوهر حنیفه در دسترس خانواده‌اش قرار نگرفته است.»

مسئولین طالبان در دفتر معاونت رئیس‌الوزرا‌ی طالبان گفته است که در طی دوره‌ی حکومت‌شان، بیش از ۶۲ هزار و ۱۹۳ گدا را از کابل و نه ولایت دیگر جمع‌آوری کرده است که بیشترین میزان گداها را ولایت کابل در خود جای داده است. شمار ارقام نشر شده از سوی حکومت طالبان نشان می‌دهد که ولایت کابل ۵۸ هزار و ۸۴۱ نفر اعم از زن و مرد مصروف به تکدی‌گری هستند.

فقر و بیکاری بیش از حد باعث شده است که مردم افغانستان بیشتر روی به تکدی‌گری بیاورند.

حسن پیام، آگاه جامعه شناسی در صحبت به رسانه‌ی روزنه‌ی صلح گفت؛ «طالبان در سه سال حاکمیت‌شان، نشان دادند که نه تنها در زمینه‌ی ریشه‌کن کردن فقر ناکام بوده است، بل در قسمت ایجاد زمینه‌ی کار برای مردم افغانستان نیز هیچ دست‌آوردی نداشته است. با اتخاذ سیاست‌هایی چون ممنوعیت کار زنان و مسدود کردن شغل‌های تحت مدیریت آنان، باعث گسترش فقر و بیکاری در جامعه شده‌اند.»

به گفته‌ی آقای پیام، تا زمانی که عامل تکدی‌گری به عنوان یک ناهنجاری اجتماعی شناسایی و ریشه‌یابی نشود، برخورد‌های خشن طالبان مثل دستگیری تکدی‌گر‌ها به صورت مقطعی، تاثیرات مثبتی در پی نداشته و نتیجه‌بخش نیست.

کمپاین جمع‌آوری گدایان از سطح‌ شهرهای افغانستان، پس از توشیح قانون توسط رئیس‌والوزرای طالبان در ماه‌های نخست حاکمیت طالبان، آغاز شده است که این روند بر خلاف عمل طالبان، هر روز رو به افزایش است. شماری زیادی از مردم به خصوص زنان و کودکان تنها راه درآمدشان تکدی‌گری است و می‌گویند؛ باید گروه طالبان به آن‌ها کمک‌های مالی و غذایی به صورت منظم نماید، تا آنان از گرسنگی مجبور نشوند برای تکدی‌گری به روی جاده‌های شهر پناه ببرند.

پیش از این نیز دفتر هماهنگی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان‌ملل (اوچا) از آمار بیش از ۲۴ میلیون نفوس افغانستان به گرسنگی خبر داده بود که این روند را در سال ۲۰۲۵ میلادی، در حال افزایش گفته است.

هم‌چنان گزارش منتشر شده‌ی رسانه‌ی گاردین در ماه نوامبر سال ۲۰۲۴ میلادی، نشان می‌دهد که زنان تکدی‌گر پس از بازداشت و زندانی شدن توسط نیرو‌های طالبان مورد آزار و اذیت‌های جنسی قرار می‌گیرند. اما مسئولین طالبان آزار و اذیت جنسی زنان تکدی‌گر در زندان‌های طالبان را انکار کرده است و گفته که آنان را برای ثبت و بایومتریک بازداشت کرده و پس از آن رها می‌شوند. هم‌چنان افزودند، زنان که مستحق کمک باشند توسط نهاد هلال‌احمر افغانی مورد حمایت‌های مالی و غذایی قرار می‌گیرند.

فاطمه ۳۲ ساله، مادر چهار فرزند است که شوهرش سه سال قبل بر اثر بیماری وفات کرده است. فاطمه در خانه بافتنی و دست‌دوزی می‌کند، شام‌گاهان برای جمع‌آوری نان خشک به نزدیکی نانوایی می‌نشیند. اما نیرو‌های طالبان یک روز هم نگذاشت او بدون هراس، نان خشک برای فرزندان کوچک‌اش بیاورد.

فاطمه در اول محرم سال قبل ۱۴۰۲ توسط نیرو‌های طالبان از پیشروی نانوایی نزدیک خانه‌اش، دست‌گیر شد و در حوزه سیزدهم انتقال یافت. فاطمه می‌گوید؛ «فرزندانش در خانه تنها بودند و هیچ کسی را نداشته که از فرزندانش مواظبت کند.» اما آن شب عذر و زاری فاطمه در پیش طالبان بی‌نتیجه ماند و او را به زندان بادام باغ کابل انتقال دادند.

او می‌گوید؛ «ساعت ۸ شب به زندان بادام باغ کابل انتقال داده شده و در نخست توسط مسئولین طالبان ثبت و بایومتریک شده، بعد از آن به زندانی که دیگر زنان در آن‌جا بوده‌اند، انتقال داده شد است.» اما فاطمه نگران چهار فرزند کوچک‌اش بود که در دل شب در خانه تنها و بدون اطلاع بودند. به گفته‌ی فاطمه، او برای رهایی‌اش از زندان داد و فریاد کرد که ناگهان نیرو‌های طالبان او را به اتاق دیگری انتقال دادند و مورد لت و کوب‌ قرار دادند.

فاطمه با ناراحتی تمام می‌گوید؛ «بعد از لت و کوب زیاد توسط نیرو‌های طالبان بی‌هوش شده است، اما  پس از به هوش آمدن متوجه انجام عمل تجاوز توسط نیرو‌های طالبان در خودش شده که اثرات مخربی روی روحیه و زندگی او گذاشته است.»

فاطمه پس از فهمیدن این‌که مورد تجاوز قرار گرفته از ترس و نگرانی که بیشتر در زندان شکنجه شود، هیچ واکنشی نشان نداده است و برای رهایی‌اش عذر و تلاش کرده است.

فاطمه گفت؛ «طالبان او را پس از ۸ روز سپری کردن در زندان و گرفتن تعهد که در مورد زندانی و شکنجه‌های صورت گرفته، با هیچ رسانه‌یی صحبت نکند.»

اکنون او نیز پس از تحمل چنین ظلمی از سوی طالبان، برای سیر کردن شکم چهار فرزنداش، شبانه برای جمع‌آوری نان خشک به نانوایی می‌آید.

از سوی هم مرضیه ۲۲ ساله، دختر جوانی که به جرم تکدی‌گری توسط طالبان در کابل زندانی شده است. مرضیه تنها نان‌آور مادر پیرش است که برای سپری کردن زندگی‌اش روزانه برای جمع کردن پول به روی جاده‌های کابل می‌نشیند. او نیز سال قبل در ماه سرطان توسط نیروهای طالبان از روی جاده دستگیر شده و در زندان بادام باغ کابل انتقال داده شده است.

مرضیه می‌گوید؛ «یازده روز را در زندان طالبان سپری کرده است که هر روز به بهانه‌های مختلف نیرو‌های طالبان، او را مورد آزار و اذیت‌های بدنی قرار می‌دادند در مقابل مرضیه از ترس این‌که مورد تجاوز این گروه قرار نگیرد، سکوت را اختیار کرده است.

او با نگرانی شدید به خبرنگار رسانه‌ی روزنه‌ی صلح ابراز کرد که پس از آزاد شدن از زندان طالبان، دوستان و دیگر آشنایان‌اش او را به چشم یک دختر قربانی تجاوز طالبان می‌بیند و حتی خواستگارانش را نیز از دست داده است.

به گفته‌ی مرضیه، آنان برای سیر نگه‌داشتن شکم خود و خانواده‌اش مجبور است که تکدی‌گری نماید.