دولت لیبرال تحت رهبری جاستین ترودو نخست وزیر کانادا در سالهای اخیر با کاهش محبوبیت مردمی مواجه شده بود. روزهای اخیر دولت ترودو بحرانی و پرچالش بود و اوضاع حزب لیبرال روز به روز وخیمتر میشد، تا جایی که برخی از اعضای حزب خواستار کنارهگیری او از مقام نخستوزیری شدند. این افت محبوبیت برای شخص ترودو فاجعهبار، و برای حزب لیبرال، تهدیدی حیاتی به شمار میرفت. برخی گمانه زنیها حکایت از آن داشت که ممکن دیگر حزب لیبرال از رده رقابت بر سر رهبری حکومت در کانادا برای همیشه یا حد اقل برای سالیان طولانی، حذف گردد.
در اوج بحرانهای درونحزبی، فشارهای بیرونی و رقابت فزاینده با سایر احزاب، ورود «مارک کارنی» به صحنه سیاسی تمامی معادلات را تغییر داد. حضور او سبب شد حزب لیبرال بار دیگر از «سایه» به «صدر» سیاست کانادا بازگردد؛ تغییری که نتایج نظرسنجیها بهروشنی آن را تأیید میکنند.
در آستانه انتخابات پیشروی کانادا، کشور وارد مرحلهای حساس از تاریخ سیاسی خود شده است؛ مرحلهای که نه تنها آیندهی اقتصادی و اجتماعی کشور را رقم میزند، بلکه نشاندهنده جهتگیری کانادا در تعاملات جهانی، بهویژه با ایالات متحده نیز خواهد بود. در میانه این تحولات، ظهور مارک کارنی بهعنوان چهرهای برجسته در رأس حزب لیبرال، فضایی تازه و امیدوارکننده برای طیف وسیعی از رأیدهندگان به وجود آورده است.
فشارهای سیاسی، نارضایتیها در برخی حوزههای اقتصادی، و فضای قطبیشده پارلمان، موضوع انتخابات زودهنگام را به یکی از محورهای اصلی دستور کار دولت کانادا تبدیل کرد. همچنان چرخش در رهبری حزب لیبرال، با کنارهگیری ترودو و جایگزینی او با مارک کارنی، زمینهای تازه برای بازسازی اعتماد عمومی را فراهم کرده است. افزون بر این، نخستوزیر جدید هنوز عضویت پارلمان را کسب نکرده است و برای تحقق موارد یاد شده، برگزاری انتخابات زودهنگام و مراجعه به آرای عمومی ضروری است. از این جهت انتخابات فدرال کانادا به تاریخ ۲۸ اپریل سال جاری برگزار میگردد.
دولت جاستین ترودو در طول دوره نخستوزیریاش، نقشی اساسی در جهتدهی اجتماعی و اقتصادی کشور ایفا کرده است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. اقداماتی که، بهرغم چالشها، به گفته «کارنی» توانستهاند کانادا را در برابر بحرانهای بزرگ حفظ کنند. برخی از دستاوردهای کلیدی دولت ترودو عبارتند از: کاهش مالیات برای طبقه متوسط، افزایش حمایتها و مزایای خانوادهها، اجرای برنامه Canada Child Benefit، تمرکز بر سیاستهای زیستمحیطی همچون مالیات کربن و انرژیهای پاک، گسترش پذیرش مهاجران و پناهجویان، تقویت چندفرهنگی بودن جامعه، و نیز پاسخ مؤثر به بحران کرونا از طریق بستههای کمکی که همچنان در حافظه جمعی مردم به عنوان دستاورد نیک باقی ماندهاند.
در عین حال، مشکلاتی چون کمبود خانه و مسکن، افزایش نرخ بیکاری و چالشهای اقتصادی نیز وجود داشتهاند. تیرگی روابط با ایالات متحده، بهویژه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و اعمال تعرفههای تجاری، نیز یکی از بحرانهای جدی بود. همه این عوامل، در کنار ضعف مدیریت سیاسی، موجب کاهش چشمگیر محبوبیت حزب لیبرال شدند. در چنین شرایطی، روی کار آمدن مارک کارنی همه چیز را تغییر داد.
مارک کارنی، اقتصاددان برجسته و رئیس پیشین بانک مرکزی کانادا و انگلستان، در جایگاه رهبری حزب لیبرال، نسیم تغییر را به فضای سیاسی کشور آورده است. او با سابقهای بینالمللی و درک عمیق از ساختارهای اقتصادی جهانی، چهرهای قابل اتکا در چشم نخبگان و طبقه متوسط محسوب میشود. ورود او به صحنه، حزب لیبرال را از رکود سیاسی خارج و به بازیگرِ فعال در عرصه انتخابات تبدیل کرده است.
کارنی با تأکید بر رشد پایدار، بازسازی اقتصادی پس از پاندمی، مبارزه با تغییرات اقلیمی، و حفظ نظام بهداشت عمومی، سعی دارد کانادا را به مسیر درست رهبری نماید و از چالشها عبور دهد.
نظرسنجیهای انجامشده در پایان دوران ترودو و پس از ورود کارنی به رهبری حزب، بهروشنی این تغییر را نشان میدهند. در حالی که در اوایل سال ۲۰۲۵، محافظهکاران با ۴۷٪ حمایت و لیبرالها تنها با ۲۱٪ در صحنه رقابت حضور داشتند، این روند با ورود کارنی دگرگون شد. طبق نظرسنجی مؤسسه نانوس در پایان مارس، لیبرالها با ۴۴٪ حمایت افکار عمومی، حدود ۸ درصد از محافظهکاران (۳۶٪) پیش افتادهاند. در ایالت کلیدی انتاریو نیز، لیبرالها با ۴۸.۵٪ حمایت، نسبت به رقیب محافظهکار خود که ۳۶.۳٪ حمایت مردمی را دارند، پیشتاز به شمار میآیند.
این نتایج نشان میدهد که ورود کارنی به صحنه سیاسی موجب احیای اعتماد عمومی به حزب لیبرال شده و آنها را بار دیگر در جایگاه رهبری رقابت انتخاباتی قرار داده است.
علاوه بر نکات یاد شده، مناسبات و رابطه کانادا با آمریکا همواره حساس و تعیینکننده بوده است. در سالهای اخیر، دولت لیبرال تلاش کرده است تا ضمن حفظ وابستگی اقتصادی، استقلال سیاسی کانادا را نیز تثبیت کند. از پروندههایی چون مناقشات تجاری گرفته تا همکاریهای امنیتی، لیبرالها همیشه تلاش نموده تعامل سازنده و متعادل با ایالات متحده را حفظ کنند.
در مقابل، حزب محافظهکار به رهبری پیر پوالیور نگاه اقتصادیتری به روابط خارجی دارد و معمولاً از همسویی بیشتر با سیاستهای واشنگتن حمایت میکند، که ممکن است این رویکرد در مواردی به کاهش استقلال سیاست خارجی کانادا بینجامد.
با توجه به آنچه گفته شد، اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد که شهروندان کانادا مسئولیت مدنی خود را جدی بگیرند. رأی دادن نهتنها حق مسلم ما، بلکه وظیفهای اخلاقی و اجتماعی است که سرنوشت کشور را رقم میزند. در آستانه این انتخابات سرنوشتساز، حمایت از حزب لیبرال و رهبری هوشمندانه مارک کارنی میتواند ضامن ثبات، پیشرفت و آیندهای روشن برای کانادا باشد. بیاییم با آگاهی، اتحاد و امید، در ساختن فردایی بهتر نقشآفرین باشیم.